The Suburban

تکه ی هشتم

The Suburban

تکه ی هشتم

تو خیلی خوب میدونستی که کرکس ها

بر روی لاشه ی رابطه ی پدر و مادرت شروع به پرواز کردن
ولی باز منتظر موندی.
امیدوار بودی که اون صفحه های گرامافون بیان وسط و یه روز خوب رو براتون بسازن.
ولی همه میدونن، همیشه الکله که پادرمیونی میکنه
یا دود سیگار.
چیز جدیدی نیست.
حداقل نه برای دختری مثل تو.
کاری هم از دستت بر نمیومد.

من میتونستم توی خط چشمی که همیشه میکشیدی ببینمش

که چطور تو زندگیت همه چی سیاه بود یا سیاه شد.

من هم خیلی خوب میدونستم که از رابطه ی تو و اون هیچی نمونده
پس منتظر چی بودی؟
اون اصلا به تو بیشتر از اون آشغال هاش اهمیت میداد؟
ولی من میدونم
که همیشه پای الکل وسطه
یا دود سیگار
چیز جدیدی نیست
وقتی افرادی مثل تو
در بیست و دو سالگی می میرند.

میدونم که نمی تونم جوری که زندگیت رو پیش بردی رو مقصر یدونم
ولی دوست دارم بدونم که آیا راهی بود که تو بتونی خط چشمت رو رنگی بزنی؟

نه اون مشکیِ ضخیمِ همیشگی.

  • ۰۲/۰۱/۲۲

نظرات  (۱)

یا راهی برای فراموشی خط چشم...

پاسخ:
یا راهی برای فراموشی خط چشم.

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی